نیازمند ویرایش است!
در درس قبل آموختیم چگونه بر آشفتگیهای درونی و بیرونی خود غلبه و آنها را مهار کنیم. اما مهار کردن کاری نیست که فقط یکبار انجام بپذیرد، بلکه کاری دایمی است. باید هر چندوقت یکبار آشفتگیها و استرسها را زدود، همانطور که هر چند روز یک بار خانه خود را آراسته و نظافت میکنیم.
برای آنکه ذهن آزادی داشته باشید لازم است تا افکار خود را پرورش دهید و برای پرورش افکار نیازمند یادگیری و آموزش هستید. بهترین راه برای پرورش و تربیت ذهن و اندیشه، مطالعه و تفکر است. هر قدر که کتب بیشتری مطالعه کنید و درباره چیزها اندیشه کنید ذهنی بازتر خواهید داشت. همچنان هرچه مطالبی که در لیست مطالعه ما قرار گرفتهاند پر محتواتر باشد، قدرت بیشتری به ذهن و اطلاعات بیشتری برای اندیشیدن خود فراهم میکنیم.
همه ما علاقهمند هستیم تا ذهنی آزاد و پرورش یافته داشته باشیم. اما اگر در این راه فقط برای فکر کردن وقت بگذاریم و از عمل غافل شویم تقریبا چیزی به دست نخواهیم آورد.
عمل کردن به معنی انجام کار بدنی و فیزیکی نیست. همان نوشتن تفکرات و نتیجههای اندیشیدنهایمان ما را عملگرا خواهد کرد. صحبت کردن، بحث و مشاجره یا بیان تفکرات و رویه خود نیز عمل کردن است. عامل دیگری که میتواند شما را درون خود غرق کند و از پیشرفت و شروع کار باز دارد، فرو رفتن در خیالات و اوهامی است که از آنها لذت میبریم.
برای مثال غرق شدن در تصور اینکه یک خانه بزرگ یک کسب و کار عالی و یک موفقیت چشمگیر دارید شما را از حرکت کردن باز خواهد داشت. فراموش نکنید که «بعد از ۲۰ سال، بیشتر حسرت کارهایی را میخورید که انجام ندادهاید تا پشیمان باشید از کارهایی که انجام دادهاید.»
هدف خود را بیابید
برای آنکه آرزوهای خود را تحقق بخشید باید اهداف خود را مطابق آنها قرار دهید، سپس برنامه خود را در مسیر آن بنا کنید. برای مثال اگر میخواهید یک پژوهشگر در زمینه زیست شوید شما نیاز دارید تا رشته درسی خودتان را در زمینه زیست انتخاب کنید. مطالعاتتان باید بیشتر حول زیست شناسی گردش کند. برنامههای روزانه شما باید بر طبق آن باشد.
شما پژوهشگر در زمینه زیست نخواهید شد اگر فقط برنامههای مستند علمی ببینید. بیشتر از یک برنامه مستند برای پژوهشگر شدن نیاز است. همانطور که هرگز یک موزیسین نخواهید شد اگر فقط آهنگ گوش دهید. یا هرگز به وزن دلخواه خود نخواهید رسید اگر بجای ورزش روزانه و رژیم سالم غذایی به تماشای فیلمهای ورزشی بنشینید و گاهی فقط به علت جوگرفتن به ورزش بپردازید.
پس باید اهداف خود را دقیق تعیین کرده باشید و برنامه ریخته باشید. فراموش نکنید که نیاز به برنامه ریزی عالی نیست. کافیست گامهای خود را آهسته و پیوسته بردارید و با یک برنامه معمولی آغاز کنید.
برای تعیین اهداف کافیست تا یک قلم و کاغذ بردارید و علایق و آرزوهای خود را بنویسید و سپس آنها را دسته بندی کنید و تعدادی را برای بررسی بیشتر و تبدیل آنها به اهداف خود برگزینید.
تعیین تکلیف
باید تکلیف خود را با خودتان روشن کنید. شما نمیتوانید سرگردان باشید و به هدفتان برسید. با خودتان عهد کنید که در انجام چند کار متعهد هستید. کارهایی که شما را به اهدافتان نزدیک خواهد کرد. باید آنها را منظم انجام دهید، درست مانند یک ورزشکار که هر روز تمرینات تکراری انجام میدهد تا بدنی سلام و زندگی خوب و متنوعی داشته باشد. شما برای خانه نیاز به ستون دارید اما نوع چینش دیوارها میتواند تغییر کند و تنوع ایجاد نماید. همیشه به یک چارچوب برای شروع و پیشرفت نیاز دارید.
پس با خود فکر کنید. روی کاغذ این پرسشها را از خود بپرسید:
۱. من کی هستم؟ (خودتان را تعریف کنید هرچه از خودتان میدانید و هستید.)
۲. دوست دارم چگونه باشم؟ (آنچه را دوست دارید باشید بنویسید حتی اگر رویایی خالص باشد.)
۳. کجا هستم؟ (کجای راه هستید؟ کجای این راه برای چگونه بودن هستید؟)
۴. چگونه باید برسم؟ (چطور باید و از چه مسیر باید به خواسته و شدن خودتان برسید؟ تمام راههایی که به نظرتان میرسد را بنویسید.)
۵. چرا باید اینها باشم؟ (دلیل خود را بیاورید؟ واقعا چرا باید این چیزی که دوست دارید باشید؟ چه دلیلی دارد تا این مسیرها را بروید؟ چرا باید اینگونه شوید؟)
با این ۵ سوال بالا شما میتوانید در هر زمینهای راه خود را معلوم و با خود تعیین تکلیف کنید.
جعبهی اندوختن برای رهایی از درگیری ذهنی
مطمئنا شما هم افکار زیادی در ذهن خود دارید. از طرحها و ایدهها تا ناگفتههایتان. برای شما که همه اینها دایماً به یادتان میافتد و شما را در خود غرق میکند. راه حل بسیار خوبی وجود دارد و تجربه بسیار خوبی برای شما خواهد آفرید. همانطور که برای خیلیها از جمله من و دوستانم آفرید. اگر شما ایدههای بسیاری دارید، اگر افکار زیادی درباره چیزها دارید، اگر فکرهایی دایماً به شما خطور میکند دلیلش آن است که این افکار به نتیجه و یا عمل نرسیدهاند و ترس از فراموشی برای آنها وجود دارد. در حقیقت ذهن شما آسوده خاطر نیست برای همین هربار که به ذهن شما خطور میکند زمان زیادی را صرف آن خواهد کرد.
همچنین اگر افکار متفاوتی برای شما به وجود میآید و ترس از خاطر رفتن آنها را دارید، یا اگر باید به خیلی از چیزها رسیدگی کنید اما زمان آن را ندارید یا وقت آن فرا نرسیده اما ذهن شما را درگیر میکند و میترسید که فراموشش کنید، راهکار بسیار کارآمدی وجود دارد.
برای آنکه از هجوم افکار و کارهای نامربوط که تمرکز شما بر روی برنامه و کار اصلیتان را برهم میزند، جلوگیری کنید، باید ذهن خود را از آنها تخلیه کنید. بهترین روش برای تخلیه ذهنی، نوشتن است.
سادهترین راه همراه داشتن دفترچه است. دفترچه میتواند به شما برای تخلیه افکارتان کمک کند. اما دفترچه میتواند گم شود. اگر در دفترچه خود را گم کنید و در آن طرحها باشند چه؟ میتوانید از نرم افزارها در گجت همراه خود استفاده کنید. این روش مطمئنتر است اما فقط برای افکار. در مورد اشیاء، نامهها و وسایلی که نمیخواهید دور بیاندازید ولی حالا هم نیازی ندارید اما برایشان نقشه دارید چه؟
روشی دیگر وجود دارد که همه کارهای بالا را انجام میدهد و چون ملموس و قابل مشاهده است، امکان فراموش کردن و گم شدن را بسیار کمتر میکند. شما باید یک جعبه نسبتا جادار تهیه کنید، هرچیزی میتواند باشد مانند جا نانی، جعبه ابزار بزرگ و … که استفاده ندارند. این جعبهی اندوختن شما است. هر گاه وسیله، نامه و هرچیزی که قرار است بعداً رسیدگی شود (به خصوص که تاریخ معینی ندارند) به محض رسیدن به شما باید داخل این جعبه قرار گیرند. جعبه را در مکانی مطمئن نگه دارید. میتوانید برگههای دفترچه خود را به محض پر شدن جدا کرده و داخل جعبه قرار دهید.
با اینکار شما یک جای امن برای نوشتهها، نامهها و وسایل کوچکی که قرار است بعدها رسیدگی کنید دارید، و خیالتان راحت است که آنها دیگر گم نمیشوند و شما نیز در نگهداری جعبه کوشا هستید. سپس هر ماه یا هنگامی که یکی از کارهای شما از لیست خط خورد به سراغ جعبه میروید و یکی از ایدهها، کارها و یا رسیدگی به چیزهایی که داخل آن دارید را انتخاب میکنید و در برنامه خود قرار میدهید.
همین حالا اقدام کنید و ذهن خود را آزاد کنید. جعبه خود را آماده کنید و از آن خوب نگهداری کنید.
بازتاب: چگونه شروع کنیم | آمادگی ذهنی برای شروع، مشکلات و راه حلها - علیرضا شیاسی