بهاری گشت همه جانها بهاری چو آغاز بودنها سپند بگذشت سپنتا شد به این امید که بازیابد همه ایران سپنتا را سپنتایی که خفته در میان ما همه آزاد، به هر هنگام خبر آید ز آزادی همه کوی و همه برزن کنند شادی همه یکی، همه باهم برابرها زن و مرد و همه دنیا و باز آیند دادگران کنار ما نه زخمی آید بر مردم نه کس باشد به بالا سر دهد فرمان نه دیگر کسی افتد در این بیداد بیپایان سده تمام شد و فرجامش رسیده است برایتان آرزوی سلامتی، آزادی، دادگری و رهایی از همه پلیدیها را دارم به امید روزگار بهتر با کوشش و همدلی یکدیگر روزگارتان خوش و رهتان پر نور باد ارادتمند علیرضا شیاسی ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ خورشیدی ایران