یادداشت‌ها

جایی که روزمرگی‌ها، یادداشت‌ها و نوشته‌های شخصیم منتشر می‌شوند

روز چهارم قطعی اینترنت | آنچه مرا نکشند قوی‌ترم می‌کند

این نوشته‌ها در دوران قطعی اینترنت بوده نوشته شده‌اند. بعدا به تاریخ درستشان منتشر شدند.   خب جهت خالی نبودن عریضه باید بگویم که با همه قطعی‌ها، ضررها و آزار و اذیت. ما همچنان ادامه می‌دهیم. این شرایط هست. بحران است. هرچقدر مسخره و احمقانه. هرچقدر خسته کننده و ترسناک. نباید تسلیم شد. تسلیم نشدن […]

روز چهارم قطعی اینترنت | آنچه مرا نکشند قوی‌ترم می‌کند بیشتر بخوانید »

روز سوم قطعی اینترنت | شیر را کلا کندند

این نوشته‌ها در دوران قطعی اینترنت بوده نوشته شده‌اند. بعدا به تاریخ درستشان منتشر شدند. شیر را بسته‌اند. کوفتشان شود آنان که پشت شیرند و اینترنت می‌نوشند. فکر کنم از بیخ کنده‌اند. یادش بخیر دوران دایال آپ وقتی خانه‌ای دو خط داشت، بخاطر پول تلفن نداده مخابرات خط را قطع می‌کرد. معمولا خط دوم جهت

روز سوم قطعی اینترنت | شیر را کلا کندند بیشتر بخوانید »

روز دوم قطعی اینترنت

این نوشته‌ها در دوران قطعی اینترنت بوده نوشته شده‌اند. بعدا به تاریخ درستشان منتشر شدند. امروز هم اینترنت قطع است. نمی‌دانم کجای دنیا بجز کره شمالی اینترنت به دوشاخه وصل است. عمو فیلترچی هرکار کرد تا فقط فیلتر کند نشد. پاپا سکوریتی اومد دو شاخه را از پریز کشید. یادش بخیر. آن زمان که اینترنت

روز دوم قطعی اینترنت بیشتر بخوانید »

مدیریت زمان(بندی) | خبر کارهای من

این نوشته‌ها در دوران قطعی اینترنت بوده نوشته شده‌اند. بعدا به تاریخ درستشان منتشر شدند. خیلی کلیشه‌ای است. این پست هم با این قطعی اینترنت چیزی جز یک اعلام خبر نیست. بقولی خبریست جهت خالی نبودن عریضه. علاقه‌ای به سبک‌ها و مدل‌های جدید ندارم. صرفا جهت اشتراک گذاری تجربه خواهد بود. بلکه کسی بتواند استفاده

مدیریت زمان(بندی) | خبر کارهای من بیشتر بخوانید »

قورباغه هفت‌تیر کش

قورباغهٔ هفت‌تیر کش | غوکان استادنما

مساله خیلی قدیمی‌ست. وقتی شیر توی بیشه نباشد، قورباغه هفت‌تیر کش می‌شود. امشب یاد کلاس‌های قدیم افتادم. استاد اجازه؟ استاد فلان استاد بهمان. اینکه در کشور ما استاد رقیق شده و هرجایی استفاده می‌شود خودش یک مشکل. این استاد استاد کردن‌ها و انواع استاد بودن‌ها مشکل دیگر. راستش اصلا ایرادی ندارد کسی خودش را استاد

قورباغهٔ هفت‌تیر کش | غوکان استادنما بیشتر بخوانید »

گاو همیشه سبزی، که ننوشتم

می‌خواستم یک مقاله بنویسم. مقاله در مسیر سث گادین. گاو بنفش نه. گاو همیشه سبز. به دیوار زده‌ام. تازه از مراسم محتواگران ۲ رسیدم. به دیوار چسبانده‌ام مقاله گاو همیشه سبز. فکر کنم برای سایت آژانس کپی‌رایتینگ باشد. آره باید همین باشد. احساس می‌کنم یک موضوع جاب بوده. اما حالا به فراموشی سپرده شده. موضوع

گاو همیشه سبزی، که ننوشتم بیشتر بخوانید »

دانستن همه چیز یا شروع نکردن کار

هیو مک لیود در کتاب نقشه‌های شیطانی حرف جالبی می‌زند: «نیاز نیست همه چیز را از اول بدانید.» این دانستن الکی یعنی وقت هدر دادن. البته منظور بی‌گدار به آب زدن نیست. اما نمی‌شود صبر کرد. مخصوصا که دولت نمی‌دمد. ما وقتی می‌خواهیم اهمال کنیم یک روش خوب هست. بگذار اول همه چیز را بدانم.

دانستن همه چیز یا شروع نکردن کار بیشتر بخوانید »

مشکل با نوشتن تجزیه و تحلیل می‌شود نه با فکر و خیال

دیل کارنگی در کتاب آیین زندگی از تجربه‌اش نوشته: «اگر واقعیت‌ها را روی کاغذ بنویسیم، آسانتر می‌توانم آن‌ها را تجزیه و تحلیل کنیم.» شاید کتاب بسیار قدیمی باشد اما به قدری زیبا نوشته که می‌شود دست کم در قرن بعدی هم از آن استفاده برد. (شاید بیشتر) کلا نوشتن واقعیت، نوشتن مشکل و هرچیزی که

مشکل با نوشتن تجزیه و تحلیل می‌شود نه با فکر و خیال بیشتر بخوانید »

پشت صحنه محتواگران | ماجرای شکل‌گیری محتواگران

نمی‌دانم چقدر از محتواگران خبر دارید. اما دومین گردهمایی محتواگران هفته دیگه چهارشنبه ۲۲ آبان ۹۸ برگزار خواهد شد. اگر با ما بوده باشید احتمالا قسمتی از پشت صحنه را دیده‌اید. اما قصه محتواگران را حتم دارم که تا این تاریخ نمی‌دانید. چندماه قبل، یک روز گرم و تابستانی در دفتر. نشسته بودیم. تازه شروع

پشت صحنه محتواگران | ماجرای شکل‌گیری محتواگران بیشتر بخوانید »

کتاب فروشی عباس | کاغذ تمام شد

کتاب فروشی عباس. ساعت ۱۰:۱۰ شب بود. دوتایی وارد شدند. نگاهی به اطراف انداختند. عباس سرجایش پشت میز مثل هرشب خودش را رها کرده بود. عباس همیشه آنجاست گویی که ریشه دوانده باشد. احتمالا اگر آدم فضایی‌ها به زمین می‌آمدند عباس را جزو گیاهان حساب می‌کردند. «سلام عباس آقا» – سلام بچه‌ها طبق عادت بین

کتاب فروشی عباس | کاغذ تمام شد بیشتر بخوانید »