پنبه و چوب و کنفسیوس | چرندنامه

نقل است کنفسیوس را که سوار بر گاومیش خویش در کهنه رهی داخل شد. در ره به چوبی و پنبه‌ای برخورد و بحث آن دو را در بحث و جدل یافت. پنبه بر سفیدی و نرمی خویش می‌بالید و فخر می‌فروخت. چوب بر سفتی و سختی و رنگی خوش می‌بالید. چوب را پنبه گفت: «تو […]

پنبه و چوب و کنفسیوس | چرندنامه بیشتر بخوانید »