دسته: یادداشتها
جایی که روزمرگیها، یادداشتها و نوشتههای شخصیم منتشر میشوند
-
مدیریت زمان(بندی) | خبر کارهای من
این نوشتهها در دوران قطعی اینترنت بوده نوشته شدهاند. بعدا به تاریخ درستشان منتشر شدند. خیلی کلیشهای است. این پست هم با این قطعی اینترنت چیزی جز یک اعلام خبر نیست. بقولی خبریست جهت خالی نبودن عریضه. علاقهای به سبکها و مدلهای جدید ندارم. صرفا جهت اشتراک گذاری تجربه خواهد بود. بلکه کسی بتواند استفاده…
نویسنده
-
قورباغهٔ هفتتیر کش | غوکان استادنما
مساله خیلی قدیمیست. وقتی شیر توی بیشه نباشد، قورباغه هفتتیر کش میشود. امشب یاد کلاسهای قدیم افتادم. استاد اجازه؟ استاد فلان استاد بهمان. اینکه در کشور ما استاد رقیق شده و هرجایی استفاده میشود خودش یک مشکل. این استاد استاد کردنها و انواع استاد بودنها مشکل دیگر. راستش اصلا ایرادی ندارد کسی خودش را استاد…
نویسنده
-
گاو همیشه سبزی، که ننوشتم
میخواستم یک مقاله بنویسم. مقاله در مسیر سث گادین. گاو بنفش نه. گاو همیشه سبز. به دیوار زدهام. تازه از مراسم محتواگران ۲ رسیدم. به دیوار چسباندهام مقاله گاو همیشه سبز. فکر کنم برای سایت آژانس کپیرایتینگ باشد. آره باید همین باشد. احساس میکنم یک موضوع جاب بوده. اما حالا به فراموشی سپرده شده. موضوع…
نویسنده
-
دانستن همه چیز یا شروع نکردن کار
هیو مک لیود در کتاب نقشههای شیطانی حرف جالبی میزند: «نیاز نیست همه چیز را از اول بدانید.» این دانستن الکی یعنی وقت هدر دادن. البته منظور بیگدار به آب زدن نیست. اما نمیشود صبر کرد. مخصوصا که دولت نمیدمد. ما وقتی میخواهیم اهمال کنیم یک روش خوب هست. بگذار اول همه چیز را بدانم.…
نویسنده
-
مشکل با نوشتن تجزیه و تحلیل میشود نه با فکر و خیال
دیل کارنگی در کتاب آیین زندگی از تجربهاش نوشته: «اگر واقعیتها را روی کاغذ بنویسیم، آسانتر میتوانم آنها را تجزیه و تحلیل کنیم.» شاید کتاب بسیار قدیمی باشد اما به قدری زیبا نوشته که میشود دست کم در قرن بعدی هم از آن استفاده برد. (شاید بیشتر) کلا نوشتن واقعیت، نوشتن مشکل و هرچیزی که…
نویسنده
-
پشت صحنه محتواگران | ماجرای شکلگیری محتواگران
نمیدانم چقدر از محتواگران خبر دارید. اما دومین گردهمایی محتواگران هفته دیگه چهارشنبه ۲۲ آبان ۹۸ برگزار خواهد شد. اگر با ما بوده باشید احتمالا قسمتی از پشت صحنه را دیدهاید. اما قصه محتواگران را حتم دارم که تا این تاریخ نمیدانید. چندماه قبل، یک روز گرم و تابستانی در دفتر. نشسته بودیم. تازه شروع…
نویسنده
-
کتاب فروشی عباس | کاغذ تمام شد
کتاب فروشی عباس. ساعت ۱۰:۱۰ شب بود. دوتایی وارد شدند. نگاهی به اطراف انداختند. عباس سرجایش پشت میز مثل هرشب خودش را رها کرده بود. عباس همیشه آنجاست گویی که ریشه دوانده باشد. احتمالا اگر آدم فضاییها به زمین میآمدند عباس را جزو گیاهان حساب میکردند. «سلام عباس آقا» – سلام بچهها طبق عادت بین…
نویسنده
-
درباره دوستی | یادداشتی برای دوستی و رفاقت
من خودم بین دوست و رفیق یا بهتر بگم دوستی و رفاقت تفاوت قایلم اما مرز مشخصی هم ندارد. یعنی اینطور نیست بگویم این رفیق من است و آن یکی دوست من. در حقیقت شخص مگر در حد اعلا فقط دوستی کند یا رفاقت اما هرچه هست بخشی از این دو را شامل میشود. دوست…
نویسنده
-
چرا نویسندگی آنلاین؟
اوباما رئیس جمهور اسبق آمریکا یک حرف خوبی تو یکی از نشستهایی که با کودکان داشت زد. جملات دقیق را یادم نیست اما اصل مطلب این بود. به محتوایی که در اینترنت منتشر میکنید توجه داشته باشید. چه در فیس بوک چه در هر سایت و شبکه اجتماعی. اینها بعدها برای قضاوت شما توسط مردم…
نویسنده