یادداشت‌ها

جایی که روزمرگی‌ها، یادداشت‌ها و نوشته‌های شخصیم منتشر می‌شوند

درباره دوستی | یادداشتی برای دوستی و رفاقت

من خودم بین دوست و رفیق یا بهتر بگم دوستی و رفاقت تفاوت قایلم اما مرز مشخصی هم ندارد. یعنی اینطور نیست بگویم این رفیق من است و آن یکی دوست من. در حقیقت شخص مگر در حد اعلا فقط دوستی کند یا رفاقت اما هرچه هست بخشی از این دو را شامل می‌شود. دوست […]

درباره دوستی | یادداشتی برای دوستی و رفاقت بیشتر بخوانید »

چرا نویسندگی آنلاین؟

اوباما رئیس جمهور اسبق آمریکا یک حرف خوبی تو یکی از نشست‌هایی که با کودکان داشت زد. جملات دقیق را یادم نیست اما اصل مطلب این بود. به محتوایی که در اینترنت منتشر می‌کنید توجه داشته باشید. چه در فیس بوک چه در هر سایت و شبکه اجتماعی. این‌ها بعدها برای قضاوت شما توسط مردم

چرا نویسندگی آنلاین؟ بیشتر بخوانید »

نامه‌ای به یک دوست: من، تو، اندیشه و قلم – آزادنویسی

دوست عزیز و مهربانم درودی به بزرگی رویاهایمان، امیدوارم حالت سرشار از خوشی و نفس‌هایت پر فرح باشند. آرزومندم که دست‌هایت آزاد و پربار با قلم و پیراستن اندیشه‌ها. اکنون که برایت می‌نویسم سال‌هاست که تو را می‌شناسم. سالهاست که دوستی ما ریشه گرفته و هر روز جوانه‌هایی کوچک می‌زند. نمی‌دانم کجایی، اما هرگاه تنها

نامه‌ای به یک دوست: من، تو، اندیشه و قلم – آزادنویسی بیشتر بخوانید »

زندگی کردن شغل من است

زندگی نمی‌کنیم. از قدیم یاد دادند به ما که می‌خواهی چه کاره شوی؟ دکتر، مهندس، معلم، خلبان و الخ. خلبان که شغل خیلی‌ها بود، مخصوصا پسرها. آن‌هم در کشوری که چرخ هواپیما هم تولید نمی‌کند. البته خلبان بودیم و هستیم. خلبان آرزوها. در رویاها خوب پرواز می‌کنیم. بگذریم. کسی به ما نگفت اصلا می‌شود خیلی‌کارها

زندگی کردن شغل من است بیشتر بخوانید »

مغزی که مانع ماست

جکسون براون یک موزیسین سبک راک، در کتاب اندرزهای کوچک زندگی نوشته: «از شکست و موفقیت به یک اندازه درس بگیر.» جمله تامل برانگیزی ست و البته بسیار آشکار. منتهی مساله اینجاست که ما موقع موفقیت غرق می‌شویم و هنگام شکست ناامید. نمی‌دانم اگر بخواهم از هر نظر بررسی کنم سوادش را ندارم. سکوت هم

مغزی که مانع ماست بیشتر بخوانید »

داستان کوتاه یا فیلم‌نامه‌ای که نمی‌نویسیم

مدتی است که داستان کوتاه می‌نویسم. چندتایی هم آنلاین به صورت چرک نویس منتشر کرده‌ام. به هرحال تصمیم دارم در باز اینکار را ادامه دهم البته به چاپ هم خواهم رساند. می‌دانید وقتی داستان کوتاه می‌شود مغز شرقی و خاورمیانه‌ای ما می‌خواهد خودش را به حکایت سوق دهد. اصلا انگار ناف ما را با پند

داستان کوتاه یا فیلم‌نامه‌ای که نمی‌نویسیم بیشتر بخوانید »

شب باغ اناری

کاری بکن، این‌بار حتی جلوی آینه هم خودت نیستی (کاملاً علمی:))

کاری باید کرد. چندوقت پیش صحبت‌های میچیو کاکو  را می‌دیدم. خیلی جالب از دید فیزیک مسایل را بررسی می‌کند. می‌گفت وقتی به آینه نگاه می‌کنم این من نیستم که می‌بینم. زیرا فاصله زمانی تابش و بازتاب نور بین آینه و چشمان من وجود دارد. چیزی که در آینه می‌بینم از نظر زمانی قبلتر اتفاق افتاده

کاری بکن، این‌بار حتی جلوی آینه هم خودت نیستی (کاملاً علمی:)) بیشتر بخوانید »

پارک پلیس (باغ اناری) تهرانپارس - علیرضا شیاسی

لذت زندگی | تلنگری به خودم در مورد لحظات زندگی

دوست دارم به عنوان اولین نوشته در وبلاگم یک تلنگری برای خودم بنویسم. تا شاید این شکلی در ذهنم فرو برود که باید زندگی کرد. باید پیشرفت کرد، نمودار پیشرفت هم با هر سختی و افتادگی باید درنهایت به سمت بالا باشد. اما به نظر من مسیر و زندگی همیشه به سمت بالا نیست. گاهی

لذت زندگی | تلنگری به خودم در مورد لحظات زندگی بیشتر بخوانید »