زندگی

چگونه شروع کنیم | مهار کردن آشفتگی

به اولین درس از دوره کوتاه «چگونه شروع کنیم» خوش آمدید. به شما اخطار می‌دهم این دوره رایگان برای اطلاعات شما به وجود نیامده‌ است! اینجا هستیم تا عمل کنیم و هر آنچه که پشت گوش انداختیم و شروع نکردیم را آغاز کنیم. شما در این دوره یاد خواهید گرفت تا چگونه خودتان را آماده […]

چگونه شروع کنیم | مهار کردن آشفتگی بیشتر بخوانید »

چطور با قربانی کردن الان، آینده را بسازیم | نامه‌ای به خویشتن

این یک نامه به خودم است! نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد یک روزی همه ما حاضر می‌شویم تا رنج و سختی را به جان بخریم. حالا ممکن است این روز در جوانی باشد یا میانسالی و یا شاید پیری. تنها کاری که ما باید کنیم این است

چطور با قربانی کردن الان، آینده را بسازیم | نامه‌ای به خویشتن بیشتر بخوانید »

پرده ذهنی

ذهنت را بپوشان. هرکس و هرچیزی نباید پا برهنه وارد شود. به همین سادگی. همچین یک پردهٔ درست حسابی درست کن که هروقت نیاز بود کنار بزنی و هروقت نیاز نبود بگذاری این هجمه‌های زیاد پشتش گیر کند. چرا پرده؟ چرا دیوار نکشیم تا خیالمان راحت شود؟ چون دیوار از ما یک آدم دگم نفهم

پرده ذهنی بیشتر بخوانید »

پل‌های پشت سرت را خراب کن

وقتی فکر می‌کنم و می‌بینم که چقدر پرت از زندگی هستم، خنده‌ام می‌گیرد. اصلا بعضی اوقات باید توی خودت غرق بشی. همچین بری لابلای آتاشغالی وجودت اون تکه‌های بود گندو را بیابی. و بعد آن‌ها را در آغوش بکشی. چون گاهی درون آن‌ها الماسی نهفته. درست مانند طلایی بین پهن‌های یک گاو. اینطور تصور می‌کنم

پل‌های پشت سرت را خراب کن بیشتر بخوانید »

هنوز رویا پردازی می‌کنی؟

هنوز هم رویا پردازی داری؟ هنوز به درختان پرپشت جنگل‌های پر از پریان فکر می‌کنی؟ هنوز به دنبال غریبه‌های رویا‌های خود می‌روی؟ هنوز دریا را هنگامی که بر آب قدم می‌گذاری تصور می‌کنی؟ هنوز به سوی ابدیت پرواز می‌کنی؟ هنوز در راه کوهستان با غول‌های سنگی می‌جنگی؟ هنوز از جن‌های خرابه‌ها فرار می‌کنی؟ هنوز رو

هنوز رویا پردازی می‌کنی؟ بیشتر بخوانید »

آیا استاندارد زندگی بالا برود کیفیت هم بالا می‌رود؟

نه. ربطی ندارد. اینکه استاندارد زندگی بالا برود ربطی به کیفیت ندارد. مثلا استانداردهای جدید: ماشین گرانتر پول بیشتر خانه بزرگتر پول پول پول بیشتر و بیشتر. استاندارد بیشتر داشتن (بهتر) فقط یک چارچوب اندازه‌گیری است. یعنی یک متریک به اسم استاندارد زندگی تعریف کرده‌ایم. البته که پول عالیست. هرکس بگوید پول بده… چیز است.

آیا استاندارد زندگی بالا برود کیفیت هم بالا می‌رود؟ بیشتر بخوانید »

تفنگ شلیک نمی‌کند | داستان کوتاه

پسرک تفنگ را رو به پدرش گرفته بود. «کیو، کیو». پدر خودش را بارها به مردن می‌زد. پسرک پرسید: «چرا پس واقعا نمیمیری؟» پدر گفت: «چون تفنگ واقعی نیس. منم واقعا نمی‌میرم. این تفنگ شلیک نمی‌کنه!» بیست و دو سال بعد. پسرک لباس لجنی داشت. تفنگ را رو به مردم گرفت. مردم کشته شدند. کسی

تفنگ شلیک نمی‌کند | داستان کوتاه بیشتر بخوانید »

نیمی از راه را رفته‌ایم، هنوز خیلی مانده | درباره سخت‌کوشی

when you have gone so far that you can’t manage one more step, then you’ve gone just half the distance that you’re capable of. ضرب المثل گرینلندی من این ضرب المثل را دوست دارم و روی اتاق دیوارم چسبانده‌ام. واقعا ما وقتی کمی خسته می‌شویم فکر می‌کنیم تمام است. همه چیز آخرش است. یا فکر

نیمی از راه را رفته‌ایم، هنوز خیلی مانده | درباره سخت‌کوشی بیشتر بخوانید »

روایت شهر خاکستری من

می‌نگرم. به دیوار. به سقف. به پنجره. به پس از آن می‌نگرم. آسمان آبی نیست، دود است. خاکستری ست. بی‌روح و بی جان. آذر امسال کم دارد از پارسال. کم دارد صدای پرندگان، صدای گنجشکان صبح را. مرکز شهر است و من با صدای ترتر موتورها بی‌خواب‌تر می‌شوم. هوا گرفته درون آپارتمان را به بوی

روایت شهر خاکستری من بیشتر بخوانید »

روز هفتم قطعی اینترنت

این نوشته‌ها در دوران قطعی اینترنت بوده نوشته شده‌اند. بعدا به تاریخ درستشان منتشر شدند. امروز همچنان اینترنت قطع است. همچنان به دنبال راهی هستم تا ایمیل خودم را بررسی کنم. شوخی نداریم قطع است. دوشاخه را از پریز کشیده‌اند. شیر را کلا کنده و جایش را کور کردند. هرچه هست راهی نیست. منتظر پاسخ

روز هفتم قطعی اینترنت بیشتر بخوانید »