من، کامپیوتر، افکار و فردا – روزنوشت
کامپیوتر را روشن میکنم. اینبار برایم مهم نیست صدای جدیدی دارد یا همان قارقار قدیم است. سر درد عجیبی مغز مرا زمین فوتبال کرده. دور ذهنم فقط یک بند است، بندی نازک تا محتویاتش را نگه دارد. افکار، احساسات، خیال، تحلیلها و الخ. پسورد میخواهد، لعنتی چندیست به این لینوکس سر نزدهام، پسوردش را چه […]
من، کامپیوتر، افکار و فردا – روزنوشت بیشتر بخوانید »