تنهاترین تنها
توجه: این نامه دلنوشته قدری تاریک است و خواندن آن توصیه نمیشود! دستهایم یخهای سرد و خشکند. حالا دیگر من هستم، دنیا و روزگاری با تلخی سرازیر شده است. تنها تاریکی را میبینم، تاریکیای که… ادامه »تنهاترین تنها
توجه: این نامه دلنوشته قدری تاریک است و خواندن آن توصیه نمیشود! دستهایم یخهای سرد و خشکند. حالا دیگر من هستم، دنیا و روزگاری با تلخی سرازیر شده است. تنها تاریکی را میبینم، تاریکیای که… ادامه »تنهاترین تنها
در اعماق خویشتن خفته اما هوشیارم. به سختی پلک میزنم. چشمی باز و چشمی بسته؛ باز تا مبادا گذر لحظهها از کفم بروند. مبادا رد شود و نتوانم حتی از گوشه چشمم بنگرمش. چشمی بسته… ادامه »خفته در اعماق خویشتن