بلاگ

  • درباره مدیریت پروژه‌های کوچک و پروژه‌مداران توهمی

    با خودم فکر می‌کردم ما چقدر خوب حرف از پروژه می‌زنیم. اصلا دقت کردید هرکسی یک پروژه‌ای برای خودش دارد؟ یعنی الان از بیشتر آدما بپرسی چه می‌کنی؟ خواهند گفت که یک پروژه‌ای برای خودشون دارن. می‌خواهم بیشتر از مدیریت پروژه بگویم. برای همین یک سری از پست‌هایم را مختص مدیریت پروژه به خصوص پروژه‌های…

    خوانش بیشتر

  • روانشناسی چرندیات و روانشناس | داستان کوتاه

    «روانشناسی هرچه می‌خواهد بگوید. اصلا مگر می‌شود این روانشناسی لعنتی چیزی هم نگوید. هر سوراخ و سمبه‌ای هم پیدا کنیم باز می‌گوید. فقط می‌گوید و می‌گوید و می‌گوید. یک بار هم شده سکوت کند. شخصیتت این است. مدلت فلان است. تیپ شخصیتت این است. لامصب حتی نگاه هم نمی‌کند چه بگوید و چه نگوید. همه‌اش…

    خوانش بیشتر

  • جیرجیرکی که دیگر جیرجیر نکرد | داستان کوتاه

    تازه از تخم بیرون آمده بود. همه شبیه هم بودند. هزاران پوره جیرجیرک کنار هم. رنگ‌های زرد و قهوه‌ای. کنار خاک سیاه و قهوه‌ای. اولین بار طعم غذا را چشیدند. یک تکه سیب که از درخت بالای سرشان افتاده بود. تازه گندیده بود و باقی حشرات همراه آن‌ها سیب می‌خوردند. جشنی بود یک سیب بزرگ…

    خوانش بیشتر

  • دانستن همه چیز یا شروع نکردن کار

    هیو مک لیود در کتاب نقشه‌های شیطانی حرف جالبی می‌زند: «نیاز نیست همه چیز را از اول بدانید.» این دانستن الکی یعنی وقت هدر دادن. البته منظور بی‌گدار به آب زدن نیست. اما نمی‌شود صبر کرد. مخصوصا که دولت نمی‌دمد. ما وقتی می‌خواهیم اهمال کنیم یک روش خوب هست. بگذار اول همه چیز را بدانم.…

    خوانش بیشتر

  • مشکل با نوشتن تجزیه و تحلیل می‌شود نه با فکر و خیال

    دیل کارنگی در کتاب آیین زندگی از تجربه‌اش نوشته: «اگر واقعیت‌ها را روی کاغذ بنویسیم، آسانتر می‌توانم آن‌ها را تجزیه و تحلیل کنیم.» شاید کتاب بسیار قدیمی باشد اما به قدری زیبا نوشته که می‌شود دست کم در قرن بعدی هم از آن استفاده برد. (شاید بیشتر) کلا نوشتن واقعیت، نوشتن مشکل و هرچیزی که…

    خوانش بیشتر

  • پشت صحنه محتواگران | ماجرای شکل‌گیری محتواگران

    نمی‌دانم چقدر از محتواگران خبر دارید. اما دومین گردهمایی محتواگران هفته دیگه چهارشنبه ۲۲ آبان ۹۸ برگزار خواهد شد. اگر با ما بوده باشید احتمالا قسمتی از پشت صحنه را دیده‌اید. اما قصه محتواگران را حتم دارم که تا این تاریخ نمی‌دانید. چندماه قبل، یک روز گرم و تابستانی در دفتر. نشسته بودیم. تازه شروع…

    خوانش بیشتر

  • چندکارگی (Multitasking) توهمی بیش نیست

    چندکارگی (Multitasking) توهمی بیش نیست

    «خانما چندتا کار رو همزمان انجام می‌دن.» «کلم تو گوشیه ولی یبارم تصادف نکردم تو اینحالت پشت فرمون چون رانندگی رو فول فولم.» چنین حرفهایی همیشه هست. اما برای بهره‌ور بود برای یک پله حداقل یک پله بالاتر رفتن. این جملات و طرز فکرها توهم و آزاری بیش نیست. مولتی‌تسک بودن یا نبودن. گرچه مسایل…

    خوانش بیشتر

  • کتاب فروشی عباس | کاغذ تمام شد

    کتاب فروشی عباس. ساعت ۱۰:۱۰ شب بود. دوتایی وارد شدند. نگاهی به اطراف انداختند. عباس سرجایش پشت میز مثل هرشب خودش را رها کرده بود. عباس همیشه آنجاست گویی که ریشه دوانده باشد. احتمالا اگر آدم فضایی‌ها به زمین می‌آمدند عباس را جزو گیاهان حساب می‌کردند. «سلام عباس آقا» – سلام بچه‌ها طبق عادت بین…

    خوانش بیشتر

  • درباره دوستی | یادداشتی برای دوستی و رفاقت

    من خودم بین دوست و رفیق یا بهتر بگم دوستی و رفاقت تفاوت قایلم اما مرز مشخصی هم ندارد. یعنی اینطور نیست بگویم این رفیق من است و آن یکی دوست من. در حقیقت شخص مگر در حد اعلا فقط دوستی کند یا رفاقت اما هرچه هست بخشی از این دو را شامل می‌شود. دوست…

    خوانش بیشتر