پرش به محتوا

آذر ۱۳۹۸

من آرزومندم

من آرزومندم شاید رویایی در سر دارم شاید شاید بارانی در پی افکارم شاید شاید از آفرینش ناکامم شاید شاید افسار گسیخته در پی درمان دردی بی‌پایان حیرانم سرگردانی بی‌زادگاه، بی معشوق بی آفتاب، بی… ادامه »من آرزومندم

وقتی اینترنت نیست

امروز هم اینترنت نبود. یعنی بود اما من دسترسی ندارم. الان ساعت ۱۱نیم شب و من مشکل اتصال دارم. وقتی اینترنت نیست، گویا آب نیست. غذا نیست. برق نیست. تنها یک چیز خاص دارد. نمی‌کشد.… ادامه »وقتی اینترنت نیست

پاسخ به چند سوال از کتاب کافه سوال |‌ چرندنامه

اینجا بگویم که این نوشته همانطور که از دسته‌بندیشان پیداست چیز جدیی نیست. بعد هم سوالات این کتاب فقط جنبه جالب بودن دارند. در کل به نظر من هم جالب نیستند. اما یک سری به… ادامه »پاسخ به چند سوال از کتاب کافه سوال |‌ چرندنامه

آیا استاندارد زندگی بالا برود کیفیت هم بالا می‌رود؟

نه. ربطی ندارد. اینکه استاندارد زندگی بالا برود ربطی به کیفیت ندارد. مثلا استانداردهای جدید: ماشین گرانتر پول بیشتر خانه بزرگتر پول پول پول بیشتر و بیشتر. استاندارد بیشتر داشتن (بهتر) فقط یک چارچوب اندازه‌گیری… ادامه »آیا استاندارد زندگی بالا برود کیفیت هم بالا می‌رود؟

کودک هیچ کس

نه پدر، نه مادر رها تا ابدیت تنها آرزوهایش بی او مسیرش بی پایان و برای هرگز کودکی برای هیچ شانه‌هایش کانون درد دنیا سینه‌اش پر ز درد انسان و پاهایش ناتوان از حمل بار… ادامه »کودک هیچ کس

غوک و شاهدخت پریان و تهران | چرندنامه

نقل است، روزی شاهدخت پریان سوار بر اسب از خیابان‌های تهران همی‌ می‌گذشت. خوشحال ز پنهان بودن از دیدگان می‌تاخت. لیک خبر نداشت که آهن غراضه‌های جدید قیمتی گشته و تیزتر از اسب پریان تندی… ادامه »غوک و شاهدخت پریان و تهران | چرندنامه

پیر و دماغ و جوان، زرتی ریق رحمت سرکشیدن | چرندنامه

پیری را بود در راهی. گلی بدید. گل برچید و اندر خم کوچه بویی لایش کشید. گلبرگ‌ها پس افتاند. جوانی رهگذر حیران به تماشا بود. گفتش: «پیری! گر این دماغ است که می‌کِشد و می‌کُشد،… ادامه »پیر و دماغ و جوان، زرتی ریق رحمت سرکشیدن | چرندنامه