به امید روزهای بهتر
تنها امید باقیست. یعنی فقط میشود امیدوار بود. برنامه ریخت. عمل کرد و… و نشد. نمیدانم مشکل دقیقا کجاست کاش درونی باشد. درونی باشد راه حل هم هست. بیرونی هم همینطور. اما خیلی سخت میشود.… ادامه »به امید روزهای بهتر
تنها امید باقیست. یعنی فقط میشود امیدوار بود. برنامه ریخت. عمل کرد و… و نشد. نمیدانم مشکل دقیقا کجاست کاش درونی باشد. درونی باشد راه حل هم هست. بیرونی هم همینطور. اما خیلی سخت میشود.… ادامه »به امید روزهای بهتر
ذهنت را بپوشان. هرکس و هرچیزی نباید پا برهنه وارد شود. به همین سادگی. همچین یک پردهٔ درست حسابی درست کن که هروقت نیاز بود کنار بزنی و هروقت نیاز نبود بگذاری این هجمههای زیاد… ادامه »پرده ذهنی
یادش بخیر. یک روزی که زیستن پلاس برپا بود. دلم برای اوایل آن تنگ میشود. زیستن پلاس مرا یاد قدیمتر میاندازد. نوستالژی در نوستالژی. عین یک زنجیر وصل است. یاد روزگار وبلاگ نویسی. یاد پرشین… ادامه »چه شد که من به اینجا رسیدم! +دانلود pdf کتاب «بادبادکهای موفقیت»
وقتی فکر میکنم و میبینم که چقدر پرت از زندگی هستم، خندهام میگیرد. اصلا بعضی اوقات باید توی خودت غرق بشی. همچین بری لابلای آتاشغالی وجودت اون تکههای بود گندو را بیابی. و بعد آنها… ادامه »پلهای پشت سرت را خراب کن
هنوز هم رویا پردازی داری؟ هنوز به درختان پرپشت جنگلهای پر از پریان فکر میکنی؟ هنوز به دنبال غریبههای رویاهای خود میروی؟ هنوز دریا را هنگامی که بر آب قدم میگذاری تصور میکنی؟ هنوز به… ادامه »هنوز رویا پردازی میکنی؟
شوخی با علم. این مطلب جنبه علمی ندارد و فقط یک بازی ذهنی و فکری یا بهتر بگویم سرگرمی خواندنی است! مسئولیت باور یا عمل به آن برعهده من نیست. در خانه انجام ندهید. … ادامه »گرانش وجود ندارد و زمین تخت است!
مدیریت زمان، بلدم. انجام میدهم. نتایج خوبی هم گرفتهام. اما این عقب ماندن ورای مدیریت زمان است. میگویند مدیریت انرژی. مدیریت توجه و الخ. مساله اسمها نیست. مشکل از پایه ویران است. میخواهم مبانی مدیریت… ادامه »کارهایم باز عقب ماند
«شهر که شلوغ بشه، قورباغه هم هفتتیر کش میشه» قدیم وقتی کسی مشهور میشد عموما قدری محبوب هم بود. اصولا کسی که معروف و مشهور میشد مراقب بود. مواظب بود که بهترین حالت خودش را… ادامه »محبوب، مشهور، خوب یا وقتی قورباغهها هفتتیر کش شدند
آوردهاند که حاکمی بر شهر دوازده اژدها حاکم بودی. کنفسیوس را در راهش بدید و وی بخواند تا حکمتی گفتهاش کند. کنفسیوس بر گاو افسار نشان افسر حاکم بداد و افسر وی و گاوش را… ادامه »اندر حکایت کنفسیوس و حاکم شهر دوازده اژدها | چرندنامه