هیو مک لیود در کتاب نقشههای شیطانی حرف جالبی میزند:
«نیاز نیست همه چیز را از اول بدانید.»
این دانستن الکی یعنی وقت هدر دادن. البته منظور بیگدار به آب زدن نیست. اما نمیشود صبر کرد. مخصوصا که دولت نمیدمد.
ما وقتی میخواهیم اهمال کنیم یک روش خوب هست. بگذار اول همه چیز را بدانم. همه چیز آماده شود. بعد.
این دقیقا کاری است که حس خوبی میدهد. بیشتر اهمالکاریها و تنبلیها حس بد را همان ابتدا القا میکنند. اما، اما وقتی نوبت به این نوع میرسد، پای دانش درمیان است.
هی خودمان را در دام بیشتر دانستن و فلج کردن میاندازیم. دایم بدانیم و آخر هیچ. هیچ به هیچ.
بعد از مدتی هم انقدر کار را شروع نکردهایم که ارزشش را نخواهد داشت، البته اگر عمر و جانی باقی مانده باشد.
مخلص کلام، همانقدر که میدانیم شروع کنیم، بقیه را در طول مسیر یادبگیریم. (بیگدار هم به آب نزنیم!)